لطفاً دلایل عقلی و فلسفی بر وجود امام زمان (عج) را بیان کنید؟
اول بیاندیشیم که دلیل فلسفی بر وجود امام زمان (عج) یعنی چه و منظور از آن چیست – اگر گسی دلیل فلسفی وجود خودمان از ما سؤال نماید، چه میگوییم؟!
یک موقع کسی دلیل اعتقادی، یا دلایل قرآنی، یا اخبار روایی یا دلایل عقلی میخواهد، یک موقع سؤال میشود «دلایل فلسفی»، آن هم برای اثبات «وجود» یک شخصی که از «ممکنات» است و نه واجب الوجود چیست؟ خُب یعنی چه؟ منظور چیست؟ اثبات شود که او وجود دارد، یا اثبات شود که فلسفهی وجودیاش چیست؟
در هر حال توجه به نکات ذیل برای شناخت و باور امام زمان (عج) لازم و ضروری میباشد:
الف – شناخت، همیشه مرحلهای است. مثلاً کسی نمیتواند بگوید که من اصلاً وجود دانشگاه تهران را قبول ندارم، اما به من اثبات کنید که فلان استاد در فلان رشته و در آن دانشگاه، شخص باسوادی است و خوب درس میدهد یا اصلاً فلسفهی وجودیاش چیست؟
بدیهی است که اگر کسی وجود خداوند متعال را قبول نداشته باشد، بحث در مورد وجود نبی و رسول خدا با او بیمورد است، و کسی که وجود نبی را قبول نداشته باشد، بحث با او در مورد امام بیمورد است و کسی که امامت و امام را نمیشناسد و یا قبول ندارد، بحث در مورد هر یک از امامان و به ویژه آخرین آنها بیمورد میشود.
ب – همینطور شناخت «شخصیت» بر شناخت «شخص» اولی میباشد و شناخت «تعریف» بر شناخت «مصداق» اولویت دارد. به عنوان مثال: اگر کسی نداند و نفهمد که «کهکشان» یعنی چه و تعریفش چیست؟ نمیتواند به دنبال مصداق آن بگردد. لذا ممکن است برود کف اقیانوس و به دنبال کهکشان بگردد و نتیجه بگیرد که یافت نشد. این مثال بعید و غریب نبود، یوری گاگارین، به عنوان اولین فضا نورد، پس از آن که چند صد کیلومتری از زمین دور شد، در اولین پیغام (البته طبق دستور) گفت: «هر چه بالاتر میروم، خدا را نمیبینم» و یا دکتر بارنارد، اولین جراح پیوند قلب، پس از چند عمل جراحی موفق گفت: «هر چه قلب را شکافتم، چیزی و جایی به نام عشق در آن ندیدیم». پس آنها چون نمیدانستند که «خدا» یا «عشق» یعنی چه؟ نمیدانستند دنبال چه میگردند.
پس، مردم اگر نفهمند که معنای «إله و رب» چیست؟ بت و یا فرعون را مصداقش مینامند و اگر نفهمند دین یعنی چه، هر مکتبی را به جایش میگذارند و همین طور است مفهوم «امام». لذا همگان امام دارند و اگر امام حق را نیافتند، امام باطل را بر میگزینند.
پس اول باید فهمید «توحید» یعنی چه و تعریفش کدام است – نبوت یعنی چه و تعریفش چیست – ولایت و امامت یعنی چه و تعریفش چگونه است، و بعد به دنبال مصدایقش گشت.
ج – با توجه به تعاریف فوق، وقتی کسی به توحید و نبوت و خاتمیت حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه و آله (با دلایل عقلی) ایمان آورد، به وحی و قرآن نیز مؤمن میشود و وقتی در قرآن کریم تلاوت نمود که عالم نظم خاص خود را دارد و رب العالمین در شب قدر، مقدرات تمام عالم (من کلّ امر - نه فقط انسان) را، توسط ملائکی که صف کشیدهاند و در جلوی این صف روح الامین قرار دارد، نازل مینماید، عقلش حکم میکند: «به من که نازل نشدهاند، به امثال من نیز نازل نشده و نمیشوند، پس لابد به انسان کامل نازل میگردند که این ظرفیت، این [به قول سؤال: فلسفهی وجودی] و این نقش و بالتبع تکلیف را در کارگاه هستی داشته باشد. پس لازم میآید چنین شخصیتی در هر زمانی وجود داشته باشد و زمین لحظهای از حجت خدا خالی نباشد.
د - وقتی این انسان معتقد در قرآن کریم میخواند که خداوند متعال همه چیز و از جمله همه اعمال کلیه انسانها و حتی نتایج و آثار مستمر آن اعمال را نزد «امام مبین»، جمع میکند، نتیجه عقلی میگیرد که لابد چنین امامی وجود دارد:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى و َنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ و َكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12)
ترجمه: البته اين ماييم كه مردهها را زنده مىكنيم و آنچه را از پيش فرستادهاند (از عملهاى حال حيات) و آثار (در زمان حیات و پس از مرگ) آنها را مى نويسيم، و همه چيز را (از اعمال مكلّفان و حوادث اين جهان) در نسخهاى آشكار (امام مبین) به طور فراگير برشمردهايم.
ﻫ - وقتی در قرآن کریم میخواند که خدایش فرمود: در قیامت هر شخصی را با «امامش» محشور میکنیم، تا هر کسی در دنیا به دنبال هر چه بود، در آخرت نیز به دنبال همان باشد، نتیجه عقلی میگیرد که چون همگان امام دارند و چون امامان باطل وجود دارند، پس لابد خدا حجت را تمام کرده و امامان حق نیز هر زمان وجود دارند و اگر وجود نداشته باشند، ظلم در حق بندگان میشود که خدا از آن منزه است:
«يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً» (الإسراء، 71)
ترجمه: [به ياد آر] روزى كه هر گروه از مردم را به پيشوايشان بخوانيم، پس هر كه نامه او را به دست راستش دهند آنان نامه خويش را بخوانند و به اندازه رشته باريك ميان هسته خرما- يعنى اندكى- ستم نبينند.
و – پس از این درک عقلی، علمی (از دلایل عقلی و وحی)، لازم است که انسان به دنبال مصداق بگردد. چنان چه به دنبال مصداق إله، ربّ، نبی، رسول و کتاب حق میگردد.
اینجاست که انتظار عقلی ایجاد میشود که خداوند متعال نه تنها هدایت را نیمه رها نکرده باشد و بندگانش را به خود واگذار ننموده باشد، بلکه مصداق روشن «امام مبین» را خود تعیین نموده و توسط نبی و رسولش (ص)، معرفی و ابلاغ نماید. پس در غدیر خم مصادیق از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام تا حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف، معرفی شده و بر ولایتپذیری از آنان بیعت گرفته میشود.
پس از این مرحله، نوبت به بررسی تاریخی میرسد تا مصادیق آن چه معرفی شده شناخته شود. میبیند: نام امامان علی، حسن و حسین علیهمالسلام در خطبه غدیر برده شد که وجود داشتند و سپس تأکید شد که سلسه امامان دوازده نفر هستند که همه از همین نسل هستند و نه نفر آنها از نسل امام حسین علیهالسلام هستند که در نهایت ختم به حضرت «مهدی» – با قید نام و مشخصات و سیره – میشود. پس تحقیق در اسناد تاریخی را شروع میکند که به غیر از دلایل عقلی (یا به قولی فلسفی)، به مستندات تاریخی مبنی بر این تولد نیز دست یابد.
منبع : X-shobhe
:: موضوعات مرتبط:
شبهات اعتقادی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1268
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0